به نام خدا یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود در زمان های قدیم، توی شهر اصفهان پیرزنی زندگی می کرد که از بس خوب و نازو خوش اخلاق بود، به او خاله نازنین می گفتند. خاله نازنین یک خانه ی کوچک داشت. نمایشنامه ی جنگلبان، موفری دامن قری و میمون در جنگل سبز
موش کوچولو و آینه
قصه ی میوچی و خاله نازنین
نازنین ,خدا ,ی ,نبود ,یکی ,اخلاق ,خاله نازنین ,بود، به ,به او ,او خاله ,اخلاق بود،
درباره این سایت