محل تبلیغات شما



به نام خدا نام نمایشنامه: جنگلبان، موفری دامن قری و میمون در جنگل سبز مناسب برای کودکان 5 تا 8ساله بازیگران: 1- جنگلبان 2- خرسی موفری دامن قری 3 – میمون 4- مرد اول 5- مرد دوم پرده اول: صحنه جنگل سبز و پردرختی است. مقداری آشغال روی زمین ریخته است. جنگلبان روی صحنه راه می رود، درخت ها را بررسی می کند؛ سپس روی صحنه و روبروی تماشاگران می ایستد و با صدایی رسا می خواند:
به نام خدا یکی بود یکی نبود یک روز موش کوچولویی در میان باغ بزرگی می گشت و بازی می کرد که صدایی شنید:میو میو.موش کوچولو خیلی ترسید.پشت بوته ای پنهان شد و خوب گوش کرد.صدای بچه گربه ای بود که تنها و سرگردان میان گل ها می گشت و میومیو می کرد.
به نام خدا یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود در زمان های قدیم، توی شهر اصفهان پیرزنی زندگی می کرد که از بس خوب و نازو خوش اخلاق بود، به او خاله نازنین می گفتند. خاله نازنین یک خانه ی کوچک داشت.
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود در زمان های قدیم در شهری دور، زن و شوهری زندگی می کردند که یک دختر به نام مهتاب داشتند. مهتاب دختر کنجکاوی بود و همیشه سعی می کرد چیزهای تازه یاد بگیرد.مادرش به او آشپزی و خیاطی و پشم ریسی و پارچه بافی و قالی بافی یاد می داد و برایش قصه های قدیمی تعریف می کرد. پدرش عطار بود؛مهتاب از او اسم و خاصیت گیاهان دارویی را یاد می گرفت و در درست کردن معجون ها و خشک کردن گیاهان،کمکش می کرد
به نام خدا مورچه سیاه کوچولو کار می کنه، بار می بره دونه هارو جمع می کنه داخل انبار می بره مورچه سیاه کوچولو زیرِ زمین لونه داره تو لونه ی زیرِزمین یه عالمه دونه داره مورچه سیاه کوچولو عاشق کار و کوششه تابستون و فصل بهار همیشه زحمت می کشه مورچه سیاه کوچولو خوشحاله و غم نداره فصل زمستون که بیاد آب و غذا کم نداره *** شاعر:مهری طهماسبی دهکردی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سفرنامه و جهانگردی